۱۳۸۹ فروردین ۲۷, جمعه

می نویسم که یادم بره

داستان زندگی روند خاطرات گزارش عمر یا هرچیز دیگه گاهی اونقدر سخت می شه که دلت میخاد نباشی دلم می خواست می شد         مخ امو clean کنم نه همشو  ولی بعضیشو امروز از اونروزاست تو این حال بودم که طبق قرار قبلی خدای اینترنت  (سلمان )  اومد خونمون  و چون حالمو دید گفت: بهتره بنویسم اونم به این سبک یعنی تو اینترنت. گفت :جواب داده گفت: دکتر یعنی من !!!!!!!!!!!!! این بهترین راهه  من جواب گرفتم. چرا دکتر و دکتر چی خودمم نمی دونم .
می نویسم که یادم بره که  کی بودم  چرا هستم چی میخواستمم یادم بره که وقتی کسی رو دوست داری چه حالی داره چه حالی داره زندگی با عشق که یادم بره وقتی هنوز کسی رو دوست داری اما میدونی اشتباه. میشه فراموش کنی؟
مینویسم که یادم بره وقتی کسیو می بینی دلت میلرزه یادم بره وقتی دستشو میگیری داری میمیری یعنی از نظر علمی فشارت میوفته! یادم بره به کسی بگم که دوستش دارم یادم بره اصلآ دوستش داشتم و دارم  که اگه بگم شاید همین دیدارای هر از گاهی دیگه نباشه یادم  بره اون موقع که  می بینم توجهش وقتی با من اومده بیرون با یکی دیگه حرف میزنه ناراحت بشم یادم بره چون از ته دلم کسیو دوست دارم و دسته خودم نیست روش تعصب داشته باشم   یادم بره به دوستامم بگم که هنوز کسیو دوست دارم نکنه مسخرم کنن و بگن بازم همونه!!!!!!!!!!!
اما یادم باشه اگه کسی رفت حالا حتی اگه گاهآ ببینیش دیگه ماله تو نیست  یادم بره عشقو وقتی بعد از اون دیگه نمیتونم کسیو دوست داشته باشم یادم بره که اگه اینو بخونه شاید دیگه هرگز نبینمش! یادم بره میشه کسیو دوست داشت که دوست نداره و دوست داشته باشن در حالی که تو دوستشون نداری یادت بره عجب عدالت باحالی داره این  دنیا یادم بره اسفله سافلین یعنی چی
کاش می شد همه اینا cleanبشه همه ی اون خوشیا همه ی اون عشقا و همه ی این مسخره کردنا شاید نوشتنش مسخرس اما می نویسم که یادم بره که ای کاش بره!
راستی مرسی آقای اینترنت!!!!!!!!!!!!!!!!!
مرسی خدای اینترنته من !!!!!!!!!!!!!!!!!!!



۷ نظر:

من گفت...

سلاب جناب دکتر!
امیدوارم خوب باشی...
پس مخوای بنویسی که یادت بره؟
خیلی خوبه، میدونی نوشتن توی همچین جاهایی باعث میشه اگه اون چیزایی که دوست داری یادت بره رو فراموش کردی، آثارش همیشه اینجا بمونه و وقتایی که به تجربیات گذشتت نیاز داری با نگاه انداختن بهشون ازشون استفاده کنی :)

ناشناس گفت...

کاش واقعا ادم میتونس یه چیزایی رو فراموش کنه...
مثلا اینکه یکی رو خیلی دوست داشتی اما نه خودت فهمیدی نه اون!وقتی می بینمش یا حتی وقتی اسمش رو یه جا میبینم یه حال بدی بم دست میده، یه بغض گنده میاد سراغم... کاشکی همه اینا delet میشد!!!

ناشناس گفت...

کاش واقعا ادم میتونس یه چیزایی رو فراموش کنه...
مثلا اینکه یکی رو خیلی دوست داشتی اما نه خودت فهمیدی نه اون!وقتی می بینمش یا حتی وقتی اسمش رو یه جا میبینم یه حال بدی بم دست میده، یه بغض گنده میاد سراغم... کاشکی همه اینا delet میشد!!!

افشین گفت...

این واقعآسخت که تو میگی اما از اون سخت تر اینکه هم خودت بدونی عاشقشی هم اون بدونه اما به روی مبارک که نیاره هیچ تازه تنهات بذاره و بره

شيما گفت...

به نظرم نمیشه فراموش کرد. یعنی هر کی بگه فراموش کردم یا دروغ میگه یا خودشو گول میزنه.
ولی میشه باهاش کنار اومد. به هر حال زندگی اینه. یا باید قوی موند و ادامه داد یا باید شکست.
واسه خودت تجزیه و تحلیل کن قضیه رو و سعی کن باهاش کنار بیای وگرنه واقعا حال و روزت به هم میریزه.

یلدا گفت...

نوشتن هیچ وقت مسخره نیست و چون در کلیت خودش مسخره بودنی وجود نداره ربطی به موضوعی که ازش می نویسی هم نداره و همه ی موضوعات جالب هستند.
قشنگتر از همه نوشتن ، واسه دل خود آدمه.

ناشناس گفت...

شیما میگه میشه باهاش کنار اومد ولی من که فکر نمی کنم!آدم وقتی احساس و قلبش درگیر بشه دیگه...